فیلم و سریال

نقد و بررسی سریال andor، وقتی جنگ ستارگان بزرگ می‌شود

زمانی که همه نگاه‌ها به سمت نبرد اژدهاسواران و سریال‌های پرهزینه دیگر بود، یک اثر متفاوت بی‌سروصدا از راه رسید و قاعده بازی را عوض کرد. شاید تصور کنید باز هم قرار است چند جدای با شمشیرهای نوری و قدرت‌ های جادویی ببینید، اما سخت در اشتباهید. اینجا خبری از جادوگران فضایی نیست. در نقد و بررسی سریال andor می‌خواهیم ببینیم چطور یک داستان درباره آدم‌های معمولی که زیر چکمه‌های سنگین امپراتوری له شده‌اند، توانست به بهترین و بالغ‌ترین تولید دیزنی پلاس تبدیل شود. اگر می‌خواهید بدانید چرا این سریال حتی برای کسانی که طرفدار جنگ ستارگان نیستند هم جذاب است، جای درستی آمده‌اید. ما در اینجا لایه‌های پنهان شاهکار تونی گیلروی را با هم باز میکنیم تا بفهمیم چرا این اثر یک سر و گردن بالاتر از بقیه ایستاده است.

ظهور غیرمنتظره سریال اندور در سایه رقابت‌های بزرگ فانتزی

تلویزیون و سرویس‌های استریم در سالی که گذشت، صحنه نبرد غول‌های بزرگی بود. از یک طرف آمازون با هزینه‌های سرسام‌آور «حلقه‌های قدرت» را رو کرد و از طرف دیگر اچ‌بی‌او با «خاندان اژدها» به میدان آمد. در میان این هیاهوی رسانه‌ای و تبلیغات عظیم، کمتر کسی حواسش به یک پروژه فرعی از دنیای جنگ ستارگان بود. نقد و بررسی سریال andor نشان می‌دهد که این مجموعه در ابتدا شانس زیادی برای دیده شدن نداشت. اول اینکه این سریال پیش‌درآمدی برای فیلم «روگ وان» بود؛ فیلمی که خودش پیش‌درآمدی بر قسمت چهارم جنگ ستارگان محسوب میشد. این زنجیره پیش‌درآمدها معمولا برای مخاطب جذابیت زیادی ندارد چون پایان ماجرا مشخص است.

از طرف دیگر، اعتماد طرفداران به دیزنی خدشه ‌دار شده بود. سریال‌هایی مثل «اوبی وان کنوبی» و «کتاب بوبافت» با وجود داشتن شخصیت‌های محبوب و نوستالژیک، نتوانستند انتظارات را برآورده کنند و کیفیت ساخت پایین و فیلم‌نامه‌های ضعیف، خیلی‌ها را ناامید کرده بود. به همین دلیل، وقتی اندور منتشر شد، کسی انتظار شاهکار نداشت. اما دقیقا همین انتظارات پایین و عدم هیاهو، به برگ برنده آن تبدیل شد. این سریال نیازی نداشت با نوستالژی و ارجاعات بی‌معنی مخاطب را نگه دارد؛ بلکه با کیفیت خالص، داستان‌گویی قوی و فضایی که تا به حال در این کهکشان ندیده بودیم، بیننده را میخکوب کرد. اندور ثابت کرد که برای موفقیت نیازی به بودجه‌های میلیاردی تبلیغاتی نیست، بلکه قصه خوب و احترام به شعور مخاطب کافی است.

لونا در نقش کاسیان
لونا در نقش کاسیان

رویکرد واقع‌گرایانه تونی گیلروی به دنیای جنگ ستارگان

تونی گیلروی، خالق این اثر، یک ویژگی بسیار مهم دارد: او شیفته و طرفدار سرسخت جنگ ستارگان نیست. شاید این جمله عجیب به نظر برسد، اما دقیقا همین نگاه باعث شده تا نقد و بررسی سریال andor با تمام آثار قبلی متفاوت باشد. گیلروی به جای اینکه خودش را درگیر قوانین دست‌ و پاگیر فورس (نیرو)، جدای‌ها و خانواده اسکای‌واکر کند، تمام این عناصر فانتزی را کنار گذاشت. در این سریال خبری از لایت‌سیبر نیست، خبری از یودا یا دارث ویدر نیست و هیچ‌کس با قدرت ذهن اجسام را تکان نمی‌دهد. گیلروی به این مجموعه به چشم یک درام تاریخی و سیاسی نگاه کرده است، نه یک داستان تخیلی فضایی.

تمرکز اصلی روی این است که زندگی زیر سایه یک حکومت دیکتاتوری و فاشیستی چه شکلی دارد. همه چیز خاکی، ملموس و واقعی است. وقتی شخصیت‌ها تیر می‌خورند، واقعا می‌میرند و هیچ نیروی جادویی برای نجاتشان نیست. این سریال بیشتر شبیه به فیلم‌های جاسوسی دهه ۷۰ میلادی یا درام‌های سنگین شبکه HBO است تا یک اثر دیزنی. گیلروی با جسارت تمام، اسباب‌بازی‌های همیشگی لوکاس‌فیلم را کنار گذاشت تا داستان رنج، فقر و خشم مردمی را بگوید که قرار است جرقه یک انقلاب بزرگ را بزنند. این رویکرد باعث شده تا حتی کسانی که هیچ‌وقت با جنگ ستارگان ارتباط برقرار نمی‌کردند، جذب قصه اندور شوند. اینجا بحث سر خیر و شر مطلق نیست؛ بحث سر خاکستری‌هایی است که برای بقا میجنگند.

ویژگی سریال اندور سایر آثار جنگ ستارگان
محوریت داستان مردم عادی و کارگران جدای‌ها و اسکای‌واکرها
لحن سیاسی، جاسوسی، تیره حماسی، فانتزی، ماجراجویانه
نوع شرارت بوروکراسی اداری طرف تاریک نیرو (Dark Side)
جلوه‌های بصری خیره‌کننده و محیط‌سازی سیاره فریکس در سریال اندور
جلوه‌های بصری خیره‌کننده و محیط‌سازی سیاره فریکس در سریال اندور

نمایش شرارت امپراتوری در قالب بوروکراسی و کارمندان عادی

یکی از درخشان‌ترین بخش‌های نقد و بررسی سریال andor، نحوه نمایش امپراتوری است. در فیلم‌های قبلی، امپراتوری با سلاح‌های عظیم مثل «ستاره مرگ» یا لردهای سیث با صورت‌های ترسناک شناخته می‌شد. اما اینجا وحشت شکل دیگری دارد. گیلروی با الهام از مفهوم «ابتذال شر» که هانا آرنت مطرح کرده، نشان می‌دهد که ترسناک‌ترین جنایت‌ها نه توسط هیولاها، بلکه توسط کارمندان ساده و پشت‌میزنشین انجام می‌شود. کسانی که صبح‌ها سر کار می‌روند، پرونده‌ها را امضا می‌کنند و با یک خودکار، دستور نابودی یک نژاد یا فرهنگ را صادر می‌کنند، بدون اینکه حتی از جایشان بلند شوند.

شخصیت‌هایی مثل «ددرا میرو» و «سیریل کارن» نماد این نوع شرارت هستند. ددرا یک افسر بلندپایه نیست که قدرتی ماورایی داشته باشد؛ او زنی باهوش و جاه‌طلب در اداره امنیت است که می‌خواهد خودش را در محیط مردانه و خشک سازمان ثابت کند. او برای گرفتن ترفیع و اثبات توانایی‌هایش، با دقتی مثال‌زدنی شورشیان را شکار می‌کند. ما حتی گاهی ناخواسته تلاش و هوش او را تحسین می‌کنیم، و همین موضوع او را ترسناک می‌کند. سیریل کارن هم یک کارمند دون‌ پایه است که اعتقاد کورکورانه‌ای به نظم و قانون دارد. او بدذات نیست، بلکه فکر می‌کند کار درست را انجام می‌دهد. این آدم‌های معمولی که ماشین سرکوب را می‌چرخانند، بسیار مخوف‌تر از دارث ویدر هستند، چون نمونه‌های آن‌ها را می‌توان در هر سیستم اداری فاسدی در واقعیت پیدا کرد. آن‌ها هیولا نیستند، آن‌ها کارمندانی وظیفه‌شناس هستند که وجدانشان را در کشوی میزشان جا گذاشته‌اند.

تحلیل روانشناختی زندان نارکینا ۵ و مکانیزم سرکوب

یکی از نقاط قوت نقد و بررسی سریال andor، قوس داستانی زندان نارکینا ۵ است. برخلاف سیاه‌چال‌های معمول، اینجا همه چیز سفید و تمیز است اما شکنجه‌ای روانی و هولناک دارد. کف‌های برقی جایگزین نگهبانان شده‌اند. بازی اندی سرکیس در نقش «کینو لوی»، سرکارگری که تسلیم سیستم شده، شاهکار است. این زندان با اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن» اداره می‌شود؛ زندانیان برای غذای بهتر با هم رقابت می‌کنند و به دشمن هم تبدیل می‌شوند. این وضعیت، استعاره‌ای دقیق از جامعه تحت سلطه امپراتوری است که در آن مردم سرگرم جنگیدن با یکدیگرند و دشمن اصلی را از یاد برده‌اند.

ددرا میرو در حال مدیریت جلسات امنیتی امپراتوری و نمایش بوروکراسی در سریال اندور
ددرا میرو در حال مدیریت جلسات امنیتی امپراتوری و نمایش بوروکراسی در سریال اندور

نقش شخصیت‌های مختلف در شکل‌گیری هسته اولیه شورش

در نقد و بررسی سریال andor متوجه می‌شویم که انقلاب یک اتفاق ناگهانی نیست، بلکه نتیجه اقدامات پراکنده آدم‌های مختلف است. برخلاف فیلم‌های اصلی که لوک اسکای‌واکر یک‌تنه همه چیز را تغییر می‌داد، اینجا شبکه‌ای پیچیده از افراد با انگیزه‌های متفاوت وجود دارد. هر کدام از این شخصیت‌ها قطعه‌ای از پازل شورش را تکمیل می‌کنند و گیلروی با مهارتی مثال‌زدنی به همه آن‌ها پرداخته است:

  • کاسیان اندور: او سفرش را به عنوان یک دزد خودخواه شروع می‌کند که فقط به فکر پول و نجات جان خودش است. اما مشاهده بی‌عدالتی‌ها و تجربه زندان، او را آرام‌آرام به سمتی می‌برد که مسئولیت بپذیرد و بفهمد که نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد.
  • لوثن ریل: او مغز متفکر و البته بی‌رحم شورش است. لوثن کسی است که دست‌هایش را آلوده می‌کند تا دیگران بتوانند در روشنایی زندگی کنند. مونولوگ معروف او درباره اینکه «ذهنم را به فضایی بدون خورشید تبدیل کرده‌ام» نشان‌دهنده عمق فداکاری و تراژدی شخصیت اوست که اخلاق را فدای هدف نهایی کرده است.
  • مون موتما: او در ظاهر یک سناتور شیک و اشرافی است که در مهمانی‌های پرزرق‌وبرق شرکت می‌کند، اما در باطن مشغول تأمین مالی عملیات‌های چریکی است. داستان او فشار روانی زندگی دوگانه و خطری که خانواده‌اش را تهدید می‌کند، به تصویر می‌کشد.
  • نمیک: جوان ایده‌آل‌ گرایی که مانیفست شورش را می‌نویسد. او با تئوری‌هایش، از جمله نظریه «سرعت سرکوب»، روح و فلسفه مبارزه را زنده نگه می‌دارد و صدای وجدان بیدار گروه است.

این هم یک نقل قول ماندگار از سریال که با تم مقاله (فداکاری برای هدفی که شاید خود فرد نبیند) کاملا هماهنگ است:

«من زندگی‌ام را می‌سوزانم تا طلوع خورشیدی را بسازم که می‌دانم هرگز خودم آن را نخواهم دید.»

— لوثن ریل (Luthen Rael)

لینک مستقیم به صفحه نقل‌ قول در IMDB

نتیجه ‌گیری و امتیاز نهایی دارک مگ

در پایان نقد و بررسی سریال andor باید گفت که این اثر، یک کلاس درس برای ساخت پیش‌درآمد است. سریالی که نشان داد می‌توان در یک فرنچایز تجاری بزرگ، حرف‌های جدی و عمیق زد. اندور به ما یادآوری می‌کند که قهرمانان واقعی همیشه کسانی نیستند که شنل می‌پوشند یا قدرت‌های خاص دارند؛ گاهی قهرمان کسی است که با وجود ترس، تصمیم می‌گیرد دیگر اطاعت نکند. اگر تا امروز این سریال را ندیده‌اید، خودتان را از تماشای یکی از بهترین درام‌های تلویزیونی سال‌های اخیر محروم کرده‌اید. این سریال نه فقط برای طرفداران جنگ ستارگان، بلکه برای هر کسی که عاشق سینمای باکیفیت است، یک تجربه ضروری است.

صحنه‌های واقع‌گرایانه نبرد خیابانی در نقد و بررسی سریال andor بدون حضور جدای‌ها
صحنه‌های واقع‌گرایانه نبرد خیابانی در نقد و بررسی سریال andor بدون حضور جدای‌ها

سوالات متداول

1) آیا برای دیدن سریال اندور باید فیلم‌های دیگر جنگ ستارگان را دیده باشیم؟

خیر، این سریال داستانی مستقل دارد و حتی اگر هیچ‌کدام از فیلم‌های قبلی را ندیده باشید، کاملا متوجه داستان خواهید شد و از آن لذت می‌برید.

2) چرا در نقد و بررسی سریال andor گفته می‌شود که این اثر متفاوت است؟

چون برخلاف بقیه آثار، فضایی کاملا جدی، سیاسی و بزرگسالانه دارد و خبری از عناصر فانتزی مثل جدای و لایت‌سیبر در آن نیست.

3) آیا فصل دوم سریال اندور ساخته می‌شود؟

بله، این سریال برای دو فصل برنامه‌ریزی شده است که فصل دوم آن مستقیما به وقایع فیلم «روگ وان» متصل خواهد شد.

4) چه کسانی بازیگران اصلی سریال هستند؟

دیگو لونا در نقش کاسیان، استلان اسکارسگارد در نقش لوثن ریل و اندی سرکیس در نقش کینو لوی از بازیگران برجسته این سریال هستند.

از دیدگاه ما در دارک مگ، معتبرترین و تخصصی‌ترین وبسایت نقد و بررسی فیلم و سریال و بازی، تماشای این سریال برای هر کسی که به سینما علاقه دارد واجب است، حتی اگر طرفدار جنگ ستارگان نباشید. ما قدردان همراهی شما با دارک مگ تا انتهای این مقاله هستیم و امیدواریم این مطلب برایتان مفید بوده باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا